اثرات متمایز تمرینات هوازی و مقاومتی بر سطوح آیریزین و بیان ژنهای التهابی TGF-β، NF-κB و SIRT1 در لنفوسیتهای رودهای موشهای مسن
مقدمه و هدف: پیری با افزایش التهاب مزمن رودهای همراه است که خطر بیماریهای گوارشی و سیستمیک را در سالمندان افزایش میدهد. تمرینات ورزشی، بهویژه هوازی و مقاومتی، میتوانند التهاب را تعدیل کنند، اما اثرات آنها بر روده سالمندان کمتر شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرینات هوازی و مقاومتی بر سطوح آیریزین و بیان ژنهای التهابی TGF-β، NF-κB و SIRT1 در لنفوسیتهای رودهای موشهای سالمند انجام شد تا راهکارهای غیرتهاجمی برای کاهش التهاب رودهای در سالمندی مورد ارزیابی قرار گیرد.
روششناسی: در این کارآزمایی آزمایشگاهی، 32 موش صحرایی نر مسن نژاد ویستار (18 ماهه) به چهار گروه کنترل سالم (Ct)، سالمند بدون تمرین (Aged)، سالمند با تمرین هوازی (Aero) و سالمند با تمرین مقاومتی (Res) تقسیم شدند. پروتکلهای تمرینی به مدت 8 هفته (5 روز در هفته) اجرا شدند؛ گروه هوازی با شدت متوسط (سرعت 12 متر بر دقیقه، تا 56 دقیقه) و گروه مقاومتی با وزنههای فزاینده (5% تا 40% وزن بدن، 8 صعود در جلسه) تمرین کردند. بیان ژنها با تکنیک Real-Time PCR و سطوح آیریزین با کیت ELISA اندازهگیری شد. دادهها با نرمافزار SPSS تحلیل شدند؛ از آزمون ANOVA دوطرفه برای بررسی اثرات اصلی گروهها و نوع تمرین، آزمون توکی برای مقایسههای زوجی، و آزمون t-test مستقل برای مقایسه مستقیم گروه هوازی و مقاومتی استفاده شد (p < 0.05).
یافتهها: بیان ژن TGF-β در گروه Aged نسبت به Ct افزایش یافت (P < 0.001). اما در هر دو گروه تمرینی کاهش معنیدار نشان داد (Aero: 17%؛ Res: 22%؛ P < 0.05). بیان NF-κB نیز در گروه Aged افزایش یافت P < 0.001) ) و در گروههای تمرینی کاهش یافت (Aero: 36%؛ Res: 40%؛ P < 0.001). بیان SIRT1 در گروه Aged کاهش یافت (P < 0.001) و در گروههای تمرینی افزایش یافت (Aero: 50%؛ Res: 67%؛ P < 0.001). تفاوت بین Aero و Res برای هر سه ژن معنادار نبود (P > 0.05). سطوح آیریزین در هر دو گروه تمرینی افزایش یافت، اما تفاوت بین آنها معنادار نبود (P > 0.05).
نتیجهگیری: تمرینات هوازی و مقاومتی میتوانند التهاب رودهای را در سالمندی کاهش داده و سلامت روده را بهبود بخشند. تمرین مقاومتی اثرات قویتری نشان داد، هرچند تفاوتها معنادار نبود. پیشنهاد میشود تمرینات مقاومتی و هوازی در برنامههای ورزشی سالمندان ادغام شوند تا اثرات ضدالتهابی بهینهای حاصل گردد
بررسی نقش شدت و حجم فعالیت بدنی در طول عمر بر بهبود عملکرد ورزشی و آمادگی جسمانی معلمان تربیت بدنی
فعالیت بدنی مستمر در طول عمر نقش موثر و کلیدی بر سلامت و عملکرد جسمانی دارد؛ نقشی که برای معلمان تربیت بدنی، بهعنوان الگوهای رفتاری و کنشگران اصلی آموزش سبک زندگی فعال، اهمیت دوچندان مییابد. بااینحال، پژوهشهای محدودی به بررسی تأثیر شدت و میزان فعالیت بدنی بر عملکرد ورزشی و آمادگی جسمانی این گروه شغلی پرداختهاند. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش شدت و میزان فعالیت بدنی در طول عمر و فعالیت بدنی کنونی بر عملکرد ورزشی و آمادگی جسمانی معلمان تربیت بدنی مرد استان خوزستان بود. مطالعه حاضر بهصورت مقطعی انجام شد. 105 معلم مرد (میانگین سنی: 7/38±12/76سال) به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. فعالیت بدنی در طول عمر و فعالیت بدنی کنونی بترتیب با استفاده از پرسشنامههای HLAQ و IPAQ، ترکیب بدن از طریق شاخص توده بدن، و عملکرد ورزشی و آمادگی جسمانی از طریق آزمونهای مهارتی، ایستگاهی و هوازی ارزیابی شد. فعالیت بدنی شدید در طول عمر با مهارت ورزشی (46/0=r)، عملکرد ایستگاهی (60/0=r) و عملکرد کلی (55/0=r) همبستگی قویتری نسبت به فعالیت متوسط یا کنونی نشان داد (05/0 >p). معلمان با وزن نرمال و سن کمتر عملکرد بهتری داشتند. فعالیت بدنی شدید، سن و شاخص توده بدنی بهترتیب 51%، 28% و 53% عملکرد کلی، مهارتی و ایستگاهی را پیشبینی کردند. فعالیت بدنی شدید و مستمر در طول عمر، همراه با ترکیب بدنی بهینه، نقش کلیدی در بهبود عملکرد ورزشی و آمادگی جسمانی معلمان تربیت بدنی دارد. برنامههای مداخلهای هدفمند برای تشویق فعالیتهای شدید و مدیریت وزن توصیه میشود.
مثلث شناختی در سالمندان ایرانی: با تأكید بر كیفیت خواب و سطح فعالیت بدنی
این پژوهش با هدف بررسی نظاممند تأثیر همزمان سطح فعالیت بدنی و کیفیت خواب بر کارکردهای شناختی-هیجانی سالمندان ایرانی پرداخته است. این مطالعه به روش مقطعی-توصیفی و با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای انجام شد. جامعه آماری شامل 2180 سالمند بالای ۶۰ سال در پنج منطقه جغرافیایی ایران بود. ابزارهای جمعآوری داده شامل پرسشنامه پرسشنامه مثلث شناختی (CTI)، مقیاس کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) و پرسشنامه سطح فعالیت بدنی سالمندان چامپس بودند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیرۀ دو راهه(MANOVA) نشان داد که اثرات اصلی سطح فعالیت بدنی و کیفیت خواب و تعامل این دو متغیر برخردهمقیاسهای مثلث شناختی سالمندان معنادار است. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که افزایش سطح فعالیت بدنی، بدون توجه به کیفیت خواب، با بهبود نگرش به خود در سالمندان همراه است (001/0=P)، در مورد نگرش به دنیا، تنها تفاوت معنادار بین گروههای کمتحرک و بیتحرک در افراد با خواب نامطلوب مشاهده شد (05/0=P). مهمتر آنکه در سالمندان با خواب نامطلوب، فعالیت بدنی بیشتر با نگرش مثبتتر به آینده مرتبط بود(05/0≥P)، درحالیکه این رابطه در گروه با خواب مطلوب معنادار نبود. نتایج نشان داد که هم فعالیت بدنی (η2=0.054) و هم کیفیت خواب (η2=0.058) تأثیرات متوسط مستقلی بر خردهمقیاسهای مثلث شناختی دارند، در حالی که اثر تعاملی قویتر (η2=0.1) بوده و سهم قابلتوجهی از واریانس آنها را تبیین میکند. این مطالعه نشان میدهد که فعالیت بدنی میتواند بهعنوان یک عامل تعدیلکننده در رابطه بین کیفیت خواب و نگرشهای شناختی سالمندان عمل کند. بهویژه در افراد با خواب نامطلوب، افزایش فعالیت بدنی با بهبود نگرش به خود و آینده همراه است، که بر اهمیت گنجاندن برنامههای ورزشی در مداخلات سلامت روانی این گروه تأکید دارد. یافتهها از توسعه برنامههای ترکیبی هدفمند که هم به بهبود خواب و هم به افزایش فعالیت بدنی میپردازند، حمایت میکند.
کاربرد هوش مصنوعی در تحلیل مکانیسمهای مرکزی و محیطی در سازگاری راه رفتن در فرآیند سالمندی
بررسی نقش هوش مصنوعی در تحلیل مکانیسمهای مرکزی و محیطی مرتبط با سازگاری راه رفتن در سالمندان. این پژوهش بهصورت مروری روایی با رویکرد تحلیل توصیفی انجام شده و با مرور نظاممند منابع علمی بینالمللی بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵، مطالعات مرتبط با بهکارگیری هوش مصنوعی در تحلیل راه رفتن سالمندان بررسی شده است. دادهها از پایگاههای علمی معتبر استخراج و بر اساس نوع داده (حرکتی، عصبی، عضلانی، پوشیدنی) و الگوریتمهای مورد استفاده طبقهبندی و تحلیل شدهاند. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که الگوریتمهای هوش مصنوعی توانستهاند الگوهای اختلالی راه رفتن سالمندان را با دقت بالا شناسایی کرده و ارتباط بین فعالیت مغزی، عضلانی و دینامیک مفاصل را مدلسازی کنند. همچنین استفاده از دادههای چندمنبعی مانند EEG، EMG، تصویربرداری fNIRS و حسگرهای پوشیدنی امکان پیشبینی تغییرات پاتولوژیک را در مراحل اولیه فراهم کرده است. الگوریتمهایی مانند شبکههای عصبی، Random Forest و SVM عملکرد مطلوبی در تحلیل این دادهها نشان دادهاند. هوش مصنوعی با توانایی پردازش دادههای پیچیده و استخراج الگوهای پنهان، ابزار مؤثری برای تحلیل مکانیسمهای راه رفتن در سالمندان محسوب میشود. علیرغم چالشهایی مانند وابستگی به دادههای با کیفیت و مسائل تفسیرپذیری، این فناوری میتواند در تشخیص زودهنگام، برنامهریزی توانبخشی شخصیسازیشده، و ارتقاء استقلال حرکتی سالمندان نقشی کلیدی ایفا کند.
بررسی استراتژیهای جبران تعادل با استفاده از حسگرهای پوشیدنی در سالمندان
هدف این پژوهش بررسی استراتژیهای جبران تعادل در سالمندان با استفاده از حسگرهای پوشیدنی و تحلیل کاربردهای آنها در پایش حرکتی، پیشبینی سقوط و ارائه مداخلات هوشمند است. این مطالعه از نوع مرور روایی با روش تحلیل توصیفی بوده و با استفاده از منابع علمی منتشرشده در بازه زمانی ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ انجام شده است. جستجوی مقالات در پایگاههای PubMed، Scopus، Google Scholar و IEEE Xplore صورت گرفت. مقالات منتخب بر اساس ارتباط با موضوع، جمعیت هدف (سالمندان)، نوع فناوری پوشیدنی و اهداف کاربردی آنها انتخاب و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که حسگرهای پوشیدنی ابزارهایی مؤثر در ارزیابی بیومکانیکی حرکات بدن، اندازهگیری دقیق پارامترهای گامبرداری و شناسایی ناهنجاریهای حرکتی هستند. این حسگرها توانایی پیشبینی خطر سقوط را از طریق الگوریتمهای یادگیری ماشین دارند و میتوانند در مداخلات بازخوردی برای اصلاح سریع وضعیت بدن مورد استفاده قرار گیرند. واقعیت افزوده و مجازی نیز بهعنوان بسترهای آموزشی نوین برای تمرین تعادل در ترکیب با دادههای حسگر معرفی شدند. استفاده از حسگرهای پوشیدنی در حوزه توانبخشی تعادل سالمندان، رویکردی نوین و چندوجهی است که با ارائه دادههای دقیق، مداخلات شخصیسازیشده و امکان پایش در محیط طبیعی زندگی، میتواند نقش مؤثری در پیشگیری از سقوط و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان ایفا کند.
تاثیر تمرینات فانکشنال بر شاخصهای تعادلی مردان سالمند
هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرینات فانکشنال بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی 26 مرد سالمند سالم آسایشگاه سالمندان شهر قزوین که داوطلب شرکت در پژوهش بودند به طور هدفمند انتخاب شده و در دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه در برنامه تمرین فانکشنال شرکت نمودند. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها با استفاده از آزمونهای تعادلی لک لک و زمان برخاستن و رفتن در دو مرحله قبل و بعد از 8 هفته ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمونهای تی زوجی و تی مستقل انجام گرفت. پس از اجرای برنامه تمرین فانکشنال تعادل پویا در گروه تجربی به طور معناداری افزایش یافت (00/0p=)، اما در تعادل ایستا تغییر معناداری ایجاد نشد (00/0p=). به نظر میرسد تمرینات فانکشنال منظم موجب بهبود تعادل پویا در سالمندان میشود، بنابراین به عنوان یک شیوه تمرینی مناسب برای افزایش تعادل توصیه میشود.
همبستگی بین سواد اطلاعاتی و سواد سلامت در معلمان تربیت بدنی (مطالعه موردی: اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان)
سواد سلامت، میزان ظرفیت هر فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه از مفاهیم آموزشی برای اخذ تصمیم گیری مناسب میباشد. هدف از این پژوهش، همبستگی بین سواد اطلاعاتی و سواد سلامت در معلمان تربیت بدنی در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان بود. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و به شیوه مقطعی است که در سال 1399 انجام شد. تعداد 175 معلم به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. از پرسشنامههای استاندارد سواد اطلاعاتی بروجنی و همکاران و سواد سلامت (HELIA) استفاده گردید و از آزمون کولموگراف اسمیرنوف برای طبیعی بودن دادهها و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی و استنباطی استفاده شد و کلیه عملیات آماری با استفاده از نرم افزارهایSPSS و PLS صورت گرفت. ضریب مسیر بین سواد اطلاعاتی با سواد سلامت در معلمان تربیت بدنی در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان(91/0) بدست آمد که نشان میدهد ارتباط مثبت و معنادار است. همچنین سطح معناداری ضرایب مسیرهای بین سواد سلامت با سن، وضعیت استخدامی و تحصیلات (97/1=t) و سواد اطلاعاتی با سن، وضعیت استخدامی و تحصیلات (98/1=t) کسب شد که حاکی از ارتباط معناداری بین متغیرها میباشد (P˂0/05). بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد سواد اطلاعاتی بر مهارتهای اطلاعاتی از كسب اطلاعات تا ارزیابی و استفاده از اطلاعات تاكید دارد و توسعه مهارتهای سواد اطلاعاتی در معلمان میتواند زمینه افزایش سواد سلامت آنها را نیز فراهم سازد.
تأثیر ۱۲ جلسه تمرینات ثبات پویای عصبی-عضلانی و فالپروف بر تعادل و عملکرد حرکتی زنان سالمند با سابقه سقوط
هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو رویکرد تمرینی شامل تمرینات ثبات پویای عصبی–عضلانی (DNS) و برنامه فالپروف بر تعادل و عملکرد حرکتی زنان سالمند با سابقه سقوط بود. در این پژوهش نیمهتجربی، ۳۵ زن سالمند ۶۰ تا ۷۰ ساله با سابقه سقوط بهصورت تصادفی در دو گروه تمرینی DNS (۱۷ نفر) و فالپروف (۱۸ نفر) قرار گرفتند و به مدت چهار هفته، در قالب ۱۲ جلسه تمرین شرکت کردند. برای ارزیابی تعادل از آزمون مینی BEST و برای بررسی عملکرد حرکتی از آزمون ۳۰ ثانیه نشست و برخاست از صندلی (CST) و آزمون ۶ دقیقه راهرفتن (6MWT) استفاده شد. تحلیل دادهها با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و اندازه اثر انجام گرفت. یافتهها نشان داد هر دو برنامه تمرینی باعث بهبود معنادار تعادل و عملکرد حرکتی سالمندان شدند (001/0p<)، اما تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0p>). اندازه اثر در متغیر تعادل 71/0 و در عملکرد حرکتی 62/0 بود که نشاندهنده اثربخشی بالینی قابلتوجه این تمرینات است. نتایج این تحقیق نشان میدهد تمرینات DNS و فالپروف هر دو میتوانند بهعنوان مداخلهای مؤثر در بهبود تعادل و عملکرد حرکتی زنان سالمند با سابقه سقوط مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از این تمرینات در برنامههای پیشگیرانه احتمالاً منجر به کاهش خطر سقوط و بهبود کیفیت زندگی سالمندان میگردد.
دربارهی مجله
نشریه طول عمر هدف دارد درک علمی و کاربرد عملی استراتژیهای تمدید طول عمر و بهبود کیفیت زندگی انسان را ارتقا دهد. با انتشار تحقیقات دقیق و تحت داوری همتا، این نشریه تلاش میکند به یک پلتفرم پیشرو برای انتقال دانش در حوزههای علمی پایه، تحقیقات بالینی، بهداشت عمومی و علوم اجتماعی تبدیل شود. نشریه طول عمر به ترویج همکاریهای بین رشتهای و نوآوری برای مقابله با پیچیدگیهای پیر شدن و ترویج زندگی سالم در طول عمر متعهد است.