مثلث شناختي در سالمندان ایرانی: با تأكيد بر كيفيت خواب و سطح فعاليت بدني
مقدمه: سالمندی، بهعنوان مرحلهای حساس از زندگی، با تغییرات فیزیولوژیک و روانشناختی چشمگیری همراه است که خطر اختلالهای شناختی-هیجانی را افزایش میدهد. در این زمینه، فعالیت بدنی و کیفیت خواب بهعنوان دو مؤلفه کلیدی سبک زندگی، نقش تعیینکنندهای در حفظ سلامت روانی سالمندان دارند. با این حال، تعامل پیچیده این دو عامل و تأثیر ترکیبی آنها بر مثلث شناختی (نگرش به خود، دنیا و آینده) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شکاف پژوهشی حاضر زمانی بارزتر میشود که فقدان مطالعات بومشناختی در جامعه ایرانی را نیز در نظر بگیریم. این پژوهش با هدف پرکردن این خلأ دانشی، به بررسی نظاممند تأثیر همزمان سطح فعالیت بدنی و کیفیت خواب بر کارکردهای شناختی-هیجانی سالمندان ایرانی پرداخته است.
مواد و روش: این مطالعه به روش مقطعی-توصیفی و با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای انجام شد. جامعه آماری شامل 2180 سالمند بالای ۶۰ سال در پنج منطقه جغرافیایی ایران بود. ابزارهای جمعآوری داده شامل پرسشنامه پرسشنامه مثلث شناختی (CTI) ، مقیاس کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) و پرسشنامه سطح فعالیت بدنی سالمندان چامپس بودند.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیرۀ دو راهه(MANOVA) نشان داد که اثرات اصلی سطح فعالیت بدنی و کیفیت خواب و تعامل این دو متغیر برخردهمقیاسهای مثلث شناختی سالمندان معنادار است. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که افزایش سطح فعالیت بدنی، بدون توجه به کیفیت خواب، با بهبود نگرش به خود در سالمندان همراه است (001/0=(P ، در مورد نگرش به دنیا، تنها تفاوت معنادار بین گروههای کمتحرک و بیتحرک در افراد با خواب نامطلوب مشاهده شد (05/0=(P مهمتر آنکه در سالمندان با خواب نامطلوب، فعالیت بدنی بیشتر با نگرش مثبتتر به آینده مرتبط بود(05/0≥(P ، درحالیکه این رابطه در گروه با خواب مطلوب معنادار نبود. نتایج نشان داد که هم فعالیت بدنی (η2=0.054) و هم کیفیت خواب (η2=0.058) تأثیرات متوسط مستقلی بر خردهمقیاسهای مثلث شناختی دارند، در حالی که اثر تعاملی قویتر (η2=0.1) بوده و سهم قابلتوجهی از واریانس آنها را تبیین میکند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که فعالیت بدنی میتواند بهعنوان یک عامل تعدیلکننده در رابطه بین کیفیت خواب و نگرشهای شناختی سالمندان عمل کند. بهویژه در افراد با خواب نامطلوب، افزایش فعالیت بدنی با بهبود نگرش به خود و آینده همراه است، که بر اهمیت گنجاندن برنامههای ورزشی در مداخلات سلامت روانی این گروه تأکید دارد. یافتهها از توسعه برنامههای ترکیبی هدفمند که هم به بهبود خواب و هم به افزایش فعالیت بدنی میپردازند، حمایت میکند.
کلیدواژهها: فعالیت بدنی، کیفیت خواب، مثلث شناختی، سالمندان
کاربرد هوش مصنوعی در تحلیل مکانیسمهای مرکزی و محیطی در سازگاری راه رفتن در فرآیند سالمندی
بررسی نقش هوش مصنوعی در تحلیل مکانیسمهای مرکزی و محیطی مرتبط با سازگاری راه رفتن در سالمندان. این پژوهش بهصورت مروری روایی با رویکرد تحلیل توصیفی انجام شده و با مرور نظاممند منابع علمی بینالمللی بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵، مطالعات مرتبط با بهکارگیری هوش مصنوعی در تحلیل راه رفتن سالمندان بررسی شده است. دادهها از پایگاههای علمی معتبر استخراج و بر اساس نوع داده (حرکتی، عصبی، عضلانی، پوشیدنی) و الگوریتمهای مورد استفاده طبقهبندی و تحلیل شدهاند. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که الگوریتمهای هوش مصنوعی توانستهاند الگوهای اختلالی راه رفتن سالمندان را با دقت بالا شناسایی کرده و ارتباط بین فعالیت مغزی، عضلانی و دینامیک مفاصل را مدلسازی کنند. همچنین استفاده از دادههای چندمنبعی مانند EEG، EMG، تصویربرداری fNIRS و حسگرهای پوشیدنی امکان پیشبینی تغییرات پاتولوژیک را در مراحل اولیه فراهم کرده است. الگوریتمهایی مانند شبکههای عصبی، Random Forest و SVM عملکرد مطلوبی در تحلیل این دادهها نشان دادهاند. هوش مصنوعی با توانایی پردازش دادههای پیچیده و استخراج الگوهای پنهان، ابزار مؤثری برای تحلیل مکانیسمهای راه رفتن در سالمندان محسوب میشود. علیرغم چالشهایی مانند وابستگی به دادههای با کیفیت و مسائل تفسیرپذیری، این فناوری میتواند در تشخیص زودهنگام، برنامهریزی توانبخشی شخصیسازیشده، و ارتقاء استقلال حرکتی سالمندان نقشی کلیدی ایفا کند.
بررسی استراتژیهای جبران تعادل با استفاده از حسگرهای پوشیدنی در سالمندان
هدف این پژوهش بررسی استراتژیهای جبران تعادل در سالمندان با استفاده از حسگرهای پوشیدنی و تحلیل کاربردهای آنها در پایش حرکتی، پیشبینی سقوط و ارائه مداخلات هوشمند است. این مطالعه از نوع مرور روایی با روش تحلیل توصیفی بوده و با استفاده از منابع علمی منتشرشده در بازه زمانی ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ انجام شده است. جستجوی مقالات در پایگاههای PubMed، Scopus، Google Scholar و IEEE Xplore صورت گرفت. مقالات منتخب بر اساس ارتباط با موضوع، جمعیت هدف (سالمندان)، نوع فناوری پوشیدنی و اهداف کاربردی آنها انتخاب و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که حسگرهای پوشیدنی ابزارهایی مؤثر در ارزیابی بیومکانیکی حرکات بدن، اندازهگیری دقیق پارامترهای گامبرداری و شناسایی ناهنجاریهای حرکتی هستند. این حسگرها توانایی پیشبینی خطر سقوط را از طریق الگوریتمهای یادگیری ماشین دارند و میتوانند در مداخلات بازخوردی برای اصلاح سریع وضعیت بدن مورد استفاده قرار گیرند. واقعیت افزوده و مجازی نیز بهعنوان بسترهای آموزشی نوین برای تمرین تعادل در ترکیب با دادههای حسگر معرفی شدند. استفاده از حسگرهای پوشیدنی در حوزه توانبخشی تعادل سالمندان، رویکردی نوین و چندوجهی است که با ارائه دادههای دقیق، مداخلات شخصیسازیشده و امکان پایش در محیط طبیعی زندگی، میتواند نقش مؤثری در پیشگیری از سقوط و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان ایفا کند.
تاثیر تمرینات فانکشنال بر شاخص های تعادلی مردان سالمند
اهداف: هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرینات فانکشنال بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند انجام شد.
موارد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی 26 مرد سالمند سالم آسایشگاه سالمندان شهر قزوین که داوطلب شرکت در پژوهش بودند به طور هدفمند انتخاب شده و در دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه در برنامه تمرین فانکشنال شرکت نمودند. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها با استفاده از آزمونهای تعادلی لک لک و زمان برخاستن و رفتن در دو مرحله قبل و بعد از 8 هفته ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمونهای تی زوجی و تی مستقل انجام گرفت.
یافتهها: پس از اجرای برنامه تمرین فانکشنال تعادل پویا در گروه تجربی به طور معناداری افزایش یافت (00/0p=)، اما در تعادل ایستا تغییر معناداری ایجاد نشد (00/0p=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات فانکشنال منظم موجب بهبود تعادل پویا در سالمندان میشود، بنابراین به عنوان یک شیوه تمرینی مناسب برای افزایش تعادل توصیه میشود.
همبستگی بین سواد اطلاعاتی و سواد سلامت در معلمان تربیت بدنی (مطالعه موردی: اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان)
سواد سلامت، میزان ظرفیت هر فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه از مفاهیم آموزشی برای اخذ تصمیم گیری مناسب میباشد. هدف از این پژوهش، همبستگی بین سواد اطلاعاتی و سواد سلامت در معلمان تربیت بدنی در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان بود. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و به شیوه مقطعی است که در سال 1399 انجام شد. تعداد 175 معلم به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. از پرسشنامههای استاندارد سواد اطلاعاتی بروجنی و همکاران و سواد سلامت (HELIA) استفاده گردید و از آزمون کولموگراف اسمیرنوف برای طبیعی بودن دادهها و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی و استنباطی استفاده شد و کلیه عملیات آماری با استفاده از نرم افزارهایSPSS و PLS صورت گرفت. ضریب مسیر بین سواد اطلاعاتی با سواد سلامت در معلمان تربیت بدنی در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان(91/0) بدست آمد که نشان میدهد ارتباط مثبت و معنادار است. همچنین سطح معناداری ضرایب مسیرهای بین سواد سلامت با سن، وضعیت استخدامی و تحصیلات (97/1=t) و سواد اطلاعاتی با سن، وضعیت استخدامی و تحصیلات (98/1=t) کسب شد که حاکی از ارتباط معناداری بین متغیرها میباشد (P˂0/05). بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد سواد اطلاعاتی بر مهارتهای اطلاعاتی از كسب اطلاعات تا ارزیابی و استفاده از اطلاعات تاكید دارد و توسعه مهارتهای سواد اطلاعاتی در معلمان میتواند زمینه افزایش سواد سلامت آنها را نیز فراهم سازد.
تأثیر ۱۲ جلسه تمرینات ثبات پویای عصبی-عضلانی و فالپروف بر تعادل و عملکرد حرکتی زنان سالمند با سابقه سقوط
هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو رویکرد تمرینی شمامل تمرینات ثبات پویای عصبی-عضلانی (DNS) و برنامه فال پروف برتعادل و عملکرد حرکتی زنان سالمند باسابقه سقوط بود. دراین پژوهش نیمه تجربی، 35 زن سالمند 60 تا 70 ساله باسابقه سقوط به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی DNS (17نفر) وفال پروف (18نفر) قرار گرفتند و به مدت چهار هفته، در قالب 12 جلسه تمرین شرکت کردند. برای ارزیابی تعادل از آزمون مینی BEST و برای بررسی عملکرد حرکتی از آزمون 30 ثانیه نشست و برخاست از صندلی (CST) و آزمون 6 دقیقه راه رفتن (6MWT) استفاده شد. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و اندازه اثر انجام گرفت. یافته ها نشان داد هر دو برنامه تمرینی باعث بهبود معنادار تعادل و عملکرد حرکتی سالمندان شدند (P=0/001)، اما تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (P=0/05). اندازه اثر در متغییر تعادل 0/71 و در عملکرد حرکتی 0/62 بود که نشان دهنده اثربخشی بالینی قابل توجه این تمرینات است. نتایج این تحقیق نشان می دهد تمرینات DNS و فال پروف هر دو می توانند به عنوان مداخله ای موثر در بهبود تعادل و عملکرد حرکتی زنان سالمند با سابقه سقوط مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از این تمرینات در برنامه های پیشگیرانه احتمالا منجر به کاهش خطر سقوط و بهبود کیفیت زندگی سالمندان می گردد.
سنتزپژوهی و اولویتبندی ابعاد، مولفهها و شاخصهای توانمندسازی سالمندیاران
هدف این پژوهش تعیین ابعاد، مولفهها و شاخصهای توانمندسازی سالمندیاران و اولویتبندی آنها بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهشهای آمیخته بود. در این پژوهش با بهرهگیری از روش سنتز پژوهی، به بررسی سیستماتیک پژوهشهای مرتبط پرداخته و از تحلیل کیفی برای شناسایی ابعاد و مولفههای اصلی توانمندسازی سالمندیاران استفاده شده است. نتایج شناسایی ابعاد، پنج بُعد کلیدی در بخش آموزش را مشخص کرد: مهارتهای عملی، مهارتهای ارتباطی، پشتیبانی روانی و عاطفی، مدیریت و رهبری، و استفاده از فناوری. همچنین در بخش توانمندسازی نیز هفت بعد آموزش و مهارتآموزی، خدمات بهداشتی و درمانی، حمایت اجتماعی و روانی، محیط زندگی و دسترسیها، پشتیبانی مالی و اقتصادی، آگاهی و آموزش خانوادهها و فرهنگسازی و آگاهیرسانی شناسایی شدند. در ادامه، با استفاده از تکنیکهای دلفی فازی چانگ، اولویتبندی ابعاد و مولفههای شناساییشده صورت گرفت. توانمندسازی سالمندیاران نیازمند بهبودهای اساسی بهویژه در زمینههای آموزش عملی و پشتیبانی روانی و عاطفی است؛ در حالی که استفاده از فناوری با توجه به پیچیدگیها و محدودیتهای اجرای عملی در رتبه پایینتری قرار گرفت. مدل توانمندسازی با ترکیب یافتههای پژوهش و بازخوردهای متخصصان طراحی شد و با ارائه یک مدل جامع، به تبیین عوامل مؤثر در توانمندسازی سالمندیاران پرداخته و پیشنهادات کاربردی برای بهبود کیفیت آموزش و توسعه مهارتهای سالمندیاران ارائه گردید.
تاثیر تمرینات ثبات عصبی-عضلانی پویا بر عملکرد تنفسی و کیفیت حرکت در زنان چاق
هدف این مطالعه، بررسی اثر تمرینات ثبات عصبی-عضلانی پویا بر برخی شاخصهای عملکرد تنفسی و کیفیت حرکت در زنان دارای اضافهوزن و چاق بود. در این پژوهش نیمهتجربی، ۳۶ زن چاق با شاخص توده بدنی بیشتر از ۲۹ و در بازه سنی ۲۵ تا ۴۵ سال، بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (۱۸ نفر) و کنترل (۱۸ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی شش هفته، در سه جلسه تمرین ۴۵ تا ۶۰ دقیقهای در هفته شرکت کرد. عملکرد تنفسی با استفاده از آزمون حبس نفس (در دم و بازدم) و تعداد تنفس در دقیقه و کیفیت حرکت از طریق آزمون غربالگری حرکت عملکردی (FMS) ارزیابی شد. ارزیابیها پیش و پس از مداخله برای هر دو گروه انجام شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که تمرینات ثبات عصبی-عضلانی پویا بر ظرفیت حبس نفس در دم و بازدم و برخی شاخصهای کیفیت حرکت مانند عبور از مانع، شنای سوئدی، ثبات چرخشی و نمره کل حرکت تأثیر معنادار آماری دارد (P<0.001). با این حال، تفاوت معناداری در تعداد تنفس، حرکت اسکات، لانج و دامنه حرکتی شانه بین دو گروه مشاهده نشد (P>0.05). یافتهها حاکی از آن است که تمرینات ثبات عصبی-عضلانی پویا میتواند در بهبود عملکرد تنفسی (خصوصاً ظرفیت حبس نفس) و برخی الگوهای حرکت عملکردی در زنان چاق مؤثر باشد. با توجه به محدودیت برخی متغیرها، مطالعات آینده با طراحی دقیقتر و ابزارهای ارزیابی پیشرفتهتر توصیه میشود.
دربارهی مجله
نشریه طول عمر هدف دارد درک علمی و کاربرد عملی استراتژیهای تمدید طول عمر و بهبود کیفیت زندگی انسان را ارتقا دهد. با انتشار تحقیقات دقیق و تحت داوری همتا، این نشریه تلاش میکند به یک پلتفرم پیشرو برای انتقال دانش در حوزههای علمی پایه، تحقیقات بالینی، بهداشت عمومی و علوم اجتماعی تبدیل شود. نشریه طول عمر به ترویج همکاریهای بین رشتهای و نوآوری برای مقابله با پیچیدگیهای پیر شدن و ترویج زندگی سالم در طول عمر متعهد است.